نستیا، یک زن شرور جوان، از تعطیلات بهاری برمی گردد و مشتاق رابطه جنسی گاه به گاه است. او در بوسیدن پرشور و لذت های دهانی افراط می کند و شریک زندگی خود را با رها کردن وحشیانه سوار می کند. بیدمشک تراشیده او در کانون لعنتی شدید قرار دارد و در اوج رضایت بخش به اوج می رسد.