لنا پل، یک سبزه خشمگین، از سر کار برمی گردد تا شوهرش را با یک گل میخ پیدا کند. او به طرز ماهرانه ای خروس مرد را در گلو عمیق خود می برد و تایید شوهرش را برای لعنتی به دست می آورد. برخورد بعدی یک خروس وحشی و پرشور است که با یک کامشات داغ صورت به پایان می رسد.