نامادری کلاور بالتیمور به یک کار و یک درمانگر خانواده نیاز دارد، اما وقتی پسر دوستش، الکس آدامز، به جلسه آنها می پیوندد، بیشتر از آنچه که برای آن چانه زده بود، به دست می آورد. خروس و دستانش جوانان بزرگ و الاغ تنگ او را کشف می کنند و او را برای تقدیرش التماس می کنند.