بلوند بی حوصله، سونیا سویت، در مورد معلمش، اندرو مارشال، خیال پردازی می کند. تخیلات وحشی او در حالی که او را در حال بلعیدن شهد شیرین خود، افراط در یک دم دستی پرشور، و یک سواری وحشیانه و هاردکور تصور می کند، آشکار می شود. فانتزی نوجوان شاخدار به اوج خود می رسد و به پایان انفجاری می رسد.